ویژگی‌های محیط کاری کارآمد
امروزه اکثر سازمان‌ها در اکثر کشورهای دنیا دچار یک معضل مشترک هستند: بی‌انگیزه شدنِ تدریجی افراد در حین کار. زمانی که نیروها استخدام می‌شوند، آن‌ها را سرشار از انرژی می‌یابید، با اهداف شما هماهنگ هستند و مطمئن هستید که حضورشان برای سازمان شما هم‌افزایی دارد. اما پس از مدتی همه چیز عوض می‌شود؛ بازدهی نیروها کاهش پیدا می‌کند و بی‌انگیزه می‌شوند. آن‌ها در ماه‌های نخست همکاری با یک انرژی طوفانی شروع به کار می‌کنند و پس از مدتی مانند غبار فرو می‌نشینند. این یک سیکل تکرار شونده در اکثر سازمان‌هاست. ایراد کار از کجاست؟ مشکل از آن‌هاست یا سازمان؟ این مسئله یک رابطه‌ی دوسویه است. در این رابطه‌ی دوسویه محیط کاری نقش پررنگ‌تری دارد. تنها یک محیط کاری کارآمد می‌تواند نیروهایش را همیشه باانگیزه نگه دارد. می‌خواهید بدانید که چه ویژگی‌هایی یک محیط کاری کارآمد را شکل می‌دهد؟
برندسازی و هدفمندی شرکت
در قدم اول محیط کار باید موجب افتخار کارکنانش باشد. افراد تمایل دارند در محیط‌هایی کار کنند که نزد عموم خوش‌نام هستند. سعی کنید که برای شرکت‌تان برندسازی کنید تا تبدیل به سازمانی نام‌آشنا شود؛ همچنین، هدفمند کردن فعالیت‌های شرکت، کارکنان را نسبت به آینده‌ی شغلی‌شان امیدوار می‌کند.
مفرح کردن کار
آن‌چه یک نیرو را در ابتدای کار باانگیزه می‌سازد، هیجان است. رویاها و اهداف برای ما هیجان‌انگیزند. محیط کاری، تا مدتی برای نیروی تازه‌وارد مهیج است. همین مسئله باعث می‌شود نیروها در ابتدای کار باانگیزه‌تر کار کنند. محیط کاری‌ای که هیجان خود را از دست بدهد، موجب ملال نیروها می‌شود. سعی کنید در محیط، هیجان ایجاد کنید. کار باید جنبه‌ی تفریح و سرگرمی هم داشته باشد، وگرنه در طولانی مدت باعث استهلاکِ توان کارکنان می‌شود. افراد موفق در یک محیط کاری کارآمد، از کار کردن لذت می‌برند. به همین دلیل می‌توانند طولانی مدت کار کنند. موجبات لذت بردن نیروها را در محیط فراهم کنید. گاهی شوخی‌های دورهمی، غذا خوردن جمعی، انجام بازی در بین ساعات کاری(می‌توانید یک دستگاه ورزشی را در شرکت قرار دهید.) و… انرژی‌بخش است.
استیو جابز: مدل من در تجارت «بیتلز» است. آن‌ها گروهی بودند که مانع انرژی منفی یکدیگر می‌شدند و یکدیگر را به تعادل می‌رساندند. عملکرد جمعی آن‌ها بالاتر از جمع تک تک افراد گروه بود. کارهای بزرگ در کسب و کار، نه به واسطه توانمندی‌های فردی، بلکه با عملکرد تیمی به سرانجام می‌رسد
سیستم پاداش و تشویق
کارکنان را تشویق کنید. یک طرح تشویقی برای کارکنان در نظر بگیرید و مطابق با آن از دستاوردهای نیروها تشکر کنید. تشویق و پاداش نیروها الزاماً نباید فقط برای پروژه‌های بزرگ صورت بگیرد؛ کارکنانی که برنامه‌ی کاری روتینی دارند هم نیازمند روحیه گرفتن هستند. با یک کارت پستال، یک گلدان گل، یک کارت هدیه و… می‌توانید به کارکنان احساس ارزشمند بودن بدهید.
رفیق- مشاور
کارکنان تازه‌وارد سوالات زیادی درباره‌ی محیط کار دارند که نمی‌توانند از شما بپرسند. آن‌ها برای این‌که در جریان امور قرار بگیرند، نیازمند این هستند که با یک نیروی باسابقه‌تر گفت‌وگو کنند. برای این که محیط شرکت آلوده به غیبت و پچ‌پچ نشود و همچنان یک محیط کاری کارآمد بماند، خودتان پیشاپیش فردی را به عنوان پاسخگوی سوالاتِ احتمالی، به هر تازه‌وارد معرفی کنید. این‌گونه، رفاقت‌ها هم در یک فضای سالم شکل می‌گیرند.
«خانم/آقای… در واحد خودتان می‌تواند به سوال‌هایت حین کار و درباره‌ی شرکت جواب بدهد. می‌توانی هر وقت، هر سوالی که داشتی از او بپرسی. کمکت خواهد کرد.»
تنظیم حقوق کارکنان با درآمد شرکت
انتظار می‌رود شرکتی که درآمد بالایی دارد، حقوق بیشتری به کارکنانش بدهد. کارکنان شرکت بازوهای تولید و فروش مجموعه هستند؛ بنابراین، باید در سود حاصل از تلاش خود سهیم باشند. موفقیت و فروش یک شرکت با محیط کاری کارآمد، مرهون زحمات نیروهای آن مجموعه است. در صورتی که نیروها جواب تلاش خود را نگیرند، لزومی هم ندارد که سخت و هدفمند کار کنند.
انتخاب الگوی موفق
متناسب با زمینه‌ی شغلی مجموعه‌تان، افراد، تیم‌ها و سازمان‌های موفق جهانی را الگو قرار دهید.
می‌توانید عکس آن‌ها را روی دیوار شرکت نصب کنید و مدام از آن‌ها حرف بزنید. میان کارکنان مجموعه روحیه‌ی آینده‌نگری، هدفمندی و پیشرفت ایجاد کنید. احساس جاه‌طلبیِ مثبت باید محرک امور قرار بگیرد.
به چالش کشیدن توانایی‌ها
انسان‌های موفق همواره طالب پیشرفت هستند و در جایی که نتوانند توانایی‌های خود را به کار بگیرند، ماندگار نمی‌شوند. توانایی‌های افراد را به چالش بکشید تا احساس سودمندی کنند. یک محیط کاری کارآمد، بستر رشد افراد را فراهم می‌کند.
مشورت کردن
درباره‌ی تصمیمات‌تان با کارکنان مشورت کنید. شاید آن‌ها ایده‌هایی داشته باشند که به بهبود اوضاع کمک کند. با آن‌ها مشورت کنید تا روحیه‌ی مشورت‌گیری در محیط به وجود بیاید. در یک محیط کاری کارآمد، همه چیز با مشورت پیش می‌رود.
برقراری عدالت
سعی کنید در محیط بین افراد عدالت برقرار شود. ساعت ناهار، همه بر سر یک میز بنشینید، از پارکینگ مشترک استفاده کنید، ظروف و وسایل پذیرایی مشابه باشند، امکانات اتاق‌ها برابر باشند و…
عدم رتبه‌بندی افراد
تجربه ثابت کرده است که رتبه‌بندی افراد، منجر به از بین رفتن سلامت روانی و رفتاری در محیط می‌شود. به غیر از مدیران، لازم نیست افراد رتبه‌بندی شوند. در یک محیط کاری کارآمد، همه‌ی افراد وظایف خود را به درستی انجام می‌دهند، بدون آن که وارد رقابت ناسالم شوند.
جشن گرفتن دستاوردها
در یک محیط کاری کارآمد، زمانی که موفقیتی کسب می‌شود، آن موفقیت از آنِ همه است و باید جشن گرفته شود. می‌توانید یک متن تبریک تنظیم کنید و در آن از کارکنان مجموعه، بابت موفقیتِ حاصل شده، تشکر کنید. می‌توانید همه را به صرف شیرینی مهمان کنید و…
مناسبت‌های شخصی کارکنان
در غم و شادی کارکنان با آن‌ها همراهی کنید. می‌توانید تولدها را جشن بگیرید(اگر سازمان شما پرسنل زیادی دارد، می‌توانید به پیام تبریک و کارت پستال اکتفا کنید.)، در مراسم‌هایی که دعوت‌تان می‌کنند شرکت کنید و… یک محیط کاری کارآمد با نیروهای خود ایجاد هم‌بستگی می‌کند.
محیط کاری کارآمد و حقوق انسانی
وجه تمایز بارزِ بین محیط کاری کارآمد و محیط کاری ناکارآمد، جایگاه حقوق انسانی است. حتی شرکت اپل با همه‌ی اعتبارش، به دلیل بی‌اهمیتی به حقوق کارکنانش در کارخانه‌های چین، مورد انتقاد قرار گرفته است. حق‌خواهی، امروزه جایگاه متفاوتی نسبت به گذشته دارد. انسان‌ها به حق و حقوق خود آگاه‌تر شده‌اند؛ به همین دلیل، انتظارات‌شان تغییر کرده است. شما نمی‌توانید این حقوق را نادیده بگیرید. شکل‌گیری یک محیط کاری کارآمد با اهمیت به حقوق انسانی، راه موفقیت هر مدیر آینده‌نگر و تیزهوش است.