محیط کاری ایدهآل
امروزه با پررنگتر شدن نقش منابع انسانی در سازمانها، بهبود فضای کاری در برنامهی مدیران قرار گرفته است. ایجاد محیط کاری ایدهآل، به بازدهی نیروها کمک میکند و کیفیت عملکرد را بالا میبرد. اما یک محیط کاری ایدهآل چگونه شکل میگیرد؟ هر فضایی دو جنبهی فیزیکی و روانی دارد:
شرایط فیزیکی محیط کار: فضای داخلی سازمان(طراحی داخلی) و امکانات
شرایط روانی محیط کار: ارزشها و فرهنگ سازمان
فرهنگ سازمانی شکل دهندهی شخصیت(پرسونا، کاراکتر) سازمان شماست. شما برای ساختن یک محیط کاری ایدهآل، باید هم شرایط فیزیکی و هم شرایط روانی محیط کار را بهبود دهید. در این مطلب به نکاتی اشاره میکنیم که در شرایط روانی یک محیط دخیل هستند.
ارزشهای اخلاقی محیط کاری ایدهآل
ارزشهای اخلاقیای که در محیط وجود دارد، در دو نسبت ایجاد میشوند:
- همنشینی نیروهای سازمان در کنار یکدیگر ارزشهای اخلاقی سازمان را به وجود میآورد.
- ارزشها از بالا به پایین، توسط مدیران، اعمال میشوند.
اخلاقیاتی که در هر محیط تعریف میشود، تعیین کنندهی رفتار نیروها در آن سازمان است. برای مثال، مدیری که مدام شعار میدهد، این فرهنگ را بین نیروهایش هم ایجاد میکند. ارزشهای اخلاقیای را که برایتان مهم است(و خودتان هم حتماً رعایتش میکنید) تبدیل به یک «مرامنامه» کنید. این «مرامنامه» میتواند به صورت مکتوب روی دیوار قرار بگیرد اما نمونهی اصولیتر آن، منعکس شدن در رفتارهاست. برای مثال، شما نمیخواهید نیروها در شرکت غیبت کنند؛ برای تحقق این مورد بهتر است با رفتارهایتان این معذوریت را نشان دهید. اگر فردی در حضور شما غیبت کرد، حتا اگر موضوع برای شما جالب بود، حرف را عوض کرده و یا جمع را ترک کنید. با رفتارهایتان (عمل) میتوانید ارزشهای یک محیط کاری ایدهآل را ایجاد کنید.
پیشرفت و احساس سودمندی
مسیر شغلی نیروها باید به گونهای باشد که در راه پیشرفت قرار بگیرند. عدم پیشرفت نیروها، جایگاه کلی سازمان را ثابت نگه میدارد. شاید تصور کنید پیشرفت سازمان، وابسته به افراد خاصی است و لزومی ندارد که مثلاً دفتردار شرکت هم به فکر پیشرفت باشد. سازمانهای بزرگ، مقاصدشان را تیمی پیش میبرند. یک محیط کاری ایده آل در کلِ تیم باید روحیهی ترقیخواهی ایجاد کند. زمانی که نیروها در جایگاه شغلیشان احساس سودمندی کنند، نه تنها وظایفشان را به خوبی انجام میدهند که حتا شرح شغلیشان را هم گستردهتر میکنند. اگر افراد در کار خود احساس سودمندی کنند، به کار خود وفادار میمانند؛ درنتیجه، آنها برای پیشرفتشان کار میکنند و دیگر احتیاجی به نظارتِ همیشگی شما نخواهد بود.
آموزش نیروها و احساس رشد
گفتیم که نیروها باید در شغل خود احساس سودمندی کنند و در مسیر پیشرفت قرار بگیرند؛ اما راه آن چیست؟ آموزش باید در برنامههای اصلی هر سازمان قرار بگیرد. برای هر شغل، یک تقویم «آموزش مهارت» تدوین کنید. پیش از شروع برنامههای آموزشی، باید در آنها روحیهی ترقیخواهی ایجاد شده باشد که با برنامههای آموزشی، مدرسهای برخورد نکنند! کارکنان در یک محیط کاری ایدهآل، زمانی که نمودار رشد خود را میبینند، به پیشرفت راغب میشوند. پیشرفت آنها، تحققِ رویاهای کسب و کار شماست.
ارزیابی عملکرد در یک محیط کاری ایدهآل
یکی از وظایف کارشناسان منابع انسانی، ارزیابی عملکرد نیروهاست. آنها با معیارهای خاصی عملکرد هر نیرو را به طور ماهانه و یا فصلی بررسی میکنند. در یک محیط کاری ایدهآل، اگر ارزیابی عملکرد به طور اصولی اجرا شود، نیروها در رقابت با خود قرار میگیرند. آنها برای اثبات خود به شما، مهارتهایشان را افزایش میدهند تا نمودار رشدشان را صعودی ترسیم کنید. سازمانهای پیشرفته، به خوبی میدانند چگونه در ارزیابی عملکرد، معایب عملکرد افراد را شناسایی و آنها را برطرف کنند.
تعادل سالم بین کار و زندگی
از کار اجباری چیزی میدانید؟ در دوران حکومت آلمان نازی، در حکومت کمونیستی چین و هماکنون در کرهی شمالی و بسیاری جاهای دیگر، اردوگاههایی برای کار اجباری ایجاد شدند. در کار اجباری، افراد مجبور بودند(هستند) برای ساعات طولانی و بدون جیره مواجب در خدمت اردوگاه باشند.کار اجباری، نوعی شکنجه است و هیچ قانون انسان دوستانهای در آن رعایت نمیشود.
گاهی انتظارات بعضی سازمانها از نیرو، چیزی شبیه به کار اجباری است. باید توان انسانی را در نظر بگیرید و با کارمند مانند یک ربات برخورد نکنید. استفادهی حداکثری از نیرو، بدون در نظر گرفتن ظرفیت انسانی، بسیار غیراخلاقی است. امروزه، دوران بردهداری گذشته است و مدیران دیگر نباید مانند برده با نیرو برخورد کنند. اضافهکاریهای طولانی، مأموریتهای پیدرپی، رفتار تحکمآمیز و… تعادل بین کار و زندگی نیروها را از بین میبرد و این مسئله شما را به پیشرفت نمیرساند!
ایجاد صمیمیت یا حفظ فاصله؟
محیط کاری ایدهآل برای سازمانهای مختلف، تعریف مشابهی ندارد. در بعضی سازمانها، حفظ فاصله به سلامتِ رفتاری محیط کمک میکند و در بعضی سازمانهای دیگر، ایجاد صمیمیت.
- بعضی افراد(عموماً افراد درونگرا) ترجیح میدهند رابطهشان با همکاران حداقلی باشد و فاصلهها برقرار بماند. آنها علاقهای ندارند که در ساعت ناهار کنار دیگران باشند، علاقهای ندارند که از آنها سوالهای خصوصی پرسیده شود و… زیرا آنها در نزدیکی با دیگران، احساس عدم امنیت میکنند. گوشهگیری آنها ناشی از خصومت شخصی با دیگران نیست.
- بعضی افراد(عموماً افراد برونگرا) تنها زمانی میتوانند با محیط ارتباط برقرار کنند که محیط با آنها ارتباط صمیمانهای برقرار کند. آدمهای برونگرا در محیطهای آرام، احساس خفگی میکنند. ارتباط با دیگران و تکاپو در محیط، برای این افراد انرژیبخش است.
یک محیط کاری ایدهآل، بین این دو طیف تعادل برقرار میکند. پویایی محیط، هیچ منافاتی با حفظ حریم خصوصی ندارد. در نظر بگیرید که محیط شما متشکل از هر دو طیف درونگراها و برونگراهاست؛ پس هیچ کدام را بر دیگری غالب نکنید.
شایعهپراکنی و غیبت در سازمانها
در یک محیط کاری ایدهآل، هیچوقت شنیدهها مبنای رفتار با دیگران قرار نمیگیرند. محیط کاری همیشه مستعد سوءتفاهم است. طوری رفتار کنید که شایعهپراکنی تبدیل به خط قرمز سازمان شود. ویرانگرترین رفتار در محیط کار، شایعهپراکنی است. در مصاحبهی کاری و یا زمان عقد قرارداد با نیروها، میتوانید یک بند را هم مبنی بر رعایت مسائل اخلاقی، به ویژه اجتناب از شایعهپراکنی، وارد متن قرارداد کنید. این مسئله به آنها ثابت میکند، بدگویی برای سازمان شما یک خط قرمز است. میتوانید نام این بند از قرارداد را «گفتار نیک» بگذارید.
جمعبندی محیط کاری ایدهآل
با وجود همهی این معیارها، محیط کاری ایدهآل در صنفهای مختلف، تعاریف متفاوتی دارد. اما بعضی نکات اخلاقی باعث میشود شرایط روانی محیط کار به سمت ایدهآل شدن حرکت کند. اخلاقیاتی مانند رشددهی و رشدپذیری، رعایت عدالت، صداقت کلام و رفتار، نقدپذیری، خوشرویی و… باعث میشوند که همکاران در کنار یکدیگر، محیط سالمتری را شکل دهند.